الهى شکرت که از ابلهان رنج مى برم.
الهى در شگفتم از کسانى که چون و چرایى، و کاش کاش گویند.
الهى این و آن گویند بهاى یک گرده نان پنج قرآن است، حسن بى بها گوید هرگز آن ببها در نمیآید در ازاى هر لقمه و جرعه از ازل تا ابد شکرت.
الهى موج از دریا خیزد و با وى آمیزد و در وى گریزد و از وى ناگزیر است انا لله و انا الیه راجعون.
الهى شکرت که دیده جهان بین ندارم هو الاول و الآخر و الظاهر و الباطن.
الهى این کلمه ناتمام خوشحال است که به اسم سه حرف از حروف مقطعه فرقانت را دارا است، کلمات تامه اى که بحقیقت همه مقطعه قرآنت را دارایند چونند.